چهل حدیث توحیدی و خداشناسی ( بخش سوم )
حدیث 81
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ما خلق اللَّه من شی ء إلّا و قد خلق له ما یغلبه و خلق رحمته تغلب غضبه؛
خداوند هر چه آفریده چیزی دیگری برای غلبه بر آن آفریده و رحمت خویش را برای غلبه بر غضبش آفریده.
نهج الفصاحه
حدیث 82
امام محمد باقر (علیه السلام)فرمودند:
خداوند دنیا را به دوست و دشمن خود میدهد، اما دینش را فقط به دوست خود میبخشد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 2 ، ص 215
حدیث 83
امام علی علیه السلام فرمودند:
ما یَسُرُّنی لَومِتُّ طِفلاً وَاُدخِلتُ الجَنَّةَ وَلَم أَکبَر فَأَعرِفَ رَبّی عَزَّوَجَلَّ؛
دوست ندارم که در کودکی از دنیا می رفتم و وارد بهشت می شدم و بزرگ نمی شدم تا پروردگارم، عزّوجلّ، را بشناسم.
کنزالعمال، ج13، ص151، ح36472
حدیث 84
امام علی علیه السلام فرمودند:
… عالِمُ السِّرِّ مِن ضَمائِرِ المُضمِرینَ وَنَجوَی المُتَخافِتینَ وَخَواطِرِ رَجمِ الظُّنونِ وَعَقدِ عَزیماتِ الیَقینِ… ؛
خدا داناست به هر رازی که مردم در دل نهان داشته اند، و به نجوای آهسته رازگویان و به هر گمان که در خاطری نهفته است و به هر تصمیمی که از رویِ یقین گرفته شود.
نهج البلاغه، خطبه 91
حدیث 85
امام جواد(سلام الله علیه):
الحَمدُ للَّهِِ الَّذی خَلَقَنا مِن نورِهِ بِیَدِهِ؛
سپاس خدایی را که ما را با دست خود از نور خویش آفرید.
اهل بیت: ج 1 ص 246 ح 345
حدیث 86
امام صادق علیهالسلام :
إنّ اللّه تبارکَ وتعالی یَنقُلُ العَبدَ مِنَ الشَّقاءِ إلی السَّعادَةِ ، ولا یَنقُلُهُ مِن السَّعادةِ إلی الشَّقاءِ .
خداوند تبارک و تعالی بنده را از بدبختی به خوشبختی منتقل میکند ، ولی از خوشبختی به بدبختی منتقل نمیکند .
التوحید : 358 / 6 منتخب میزان الحکمة : 300
حدیث 87
امام علی علیه السلام :
وَلَو ضَرَبتَ فی مَذاهِبِ فِکرِکَ لِتَبلُغَ غایاتِهِ ما دَلَّتکَ الدَّلالَةُ إِلاّ عَلی أَنَّ فاطِرَ النَّملَةِ هُوَ فاطِرُ النَّخلَةِ لِدَقیقِ تَفصیلِ کُلِّ شَی ءٍ وَغامِضِ اختِلافِ کُلِّ حَیٍّ وَمَا الجَلیلُ وَاللَّطیفُ وَالثَّقیلُ وَالخَفیفُ وَالقَویُّ وَالضَّعیفُ فی خَلقِهِ إِلاّ سَواءً؛
اگر راههای اندیشه ات را در نوردی تا به پایانه های آن رسی، هیچ دلیلی تو را جز به این رهنمون نشود که آفریننده مورچه همان آفریننده درخت خرما است و این به سبب دقت و ظرافتی است که جداسازی هر چیزی از چیز دیگر و پیچیدگی و تنوعی است که در هر موجود زنده ای به کار رفته است موجودات بزرگ و کوچک، سنگین و سبک و نیرومند و ناتوان، همگی در آفرینش برای خداوند یکسانند.
نهج البلاغه، خطبه 184
حدیث 88
امام رضا علیه السلام :
إِنَّما قُلتُ اللَّطیفُ، لِلخَلقِ اللَّطیفِ وَلِعِلمِهِ بِالشَّی ءِ اللَّطیفِ أَلاتَری إِلی أَثَرِ صُنعِهِ فِی النَّباتِ اللَّطیفِ وَغَیرِ اللَّطیفِ وَفِی الخَلقِ اللَّطیفِ مِنَ أَجسامِ الحَیوانِ مِنَ الجِرجِسِ وَالبَعوضِ وَما هُوَ أَصغَرُ مِنهُما مِمّا لایَکادُ تَستَبینُهُ العُیونُ بَل لایَکادُ یُستَبانُ لِصِغَرِهِ الذَّکَرُ مِنَ النثی وَالمَولودُ مِنَ القَدیمِ فَلَمّا رَأَینا صِغَرَ ذلِکَ فی لُطفِهِ … عَلِمنا أَنَّ خالِقَ هذَا الخَلقِ لَطیفٌ؛
گفتم لطیف است، چون هم موجودات لطیف آفریده و هم به چیزهای ظریف و ریز آگاهی دارد. آیا نشانه آفرینش او را در گیاهان ظریف و غیر ظریف و در پیکرهای ظریف و ریز جاندارانی چون کک و پشه و کوچک تر از اینها را نمی بینی که تقریبا به چشم دیده نمی شوند و از بس ریزند نر و ماده آنها و نوزاد و کهن زادشان ازیکدیگر تشخیص داده نمی شوند.پس چون ریزی و ظرافت این چیزها را دیدیم… پی بردیم که آفریننده این موجودات نیز لطیف است.
التوحید، ص 63
حدیث 89
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله):
التَّوحیدُ ثَمَنُ الجَنَّةِ؛
توحید، بهای بهشت است.
دانشنامه عقاید اسلامی: ج 5 ص 12 ح 3886
حدیث 90
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ مُقَطَّعٌ فی اُمِّ الکِتابِ؛
اسم اعظم خدا در اُمّ الکتاب (سوره حمد) پراکنده است.
بحار الأنوار: ج 92 ص 234 ح 16.
حدیث 91
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«الـم» هُوَ حَرفٌ مِن حُروفِ اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ المُقَطَّعِ فِی القُرآنِ، الَّذی یُؤَلِّفُهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وَالإِمامُ، فَإِذا دَعا بِهِ اُجیبَ؛
«الف ـ لام ـ میم»، حرفی از حروف اسم اعظم خداست که در قرآن، پراکنده است و پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امام، آنها را با هم ترکیب میکنند و هر گاه با آن دعا کنند، دعایشان اجابت میشود.
بحار الأنوار: ج 2 ص 16 ح 38.
حدیث 92
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
وَالَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ بَشیرا لایُعَذِّبُ اللّهُ بِالنّارِ مُوَحِّدا أَبَدا؛
سوگند به آن کس که مرا نوید دهنده برانگیخت، خداوند هرگز یکتا پرست را در آتش عذاب ندهد.
(التوحید، ص29، ح31)
حدیث 93
قال الامام الباقر – علیه السلام – :
ایّاکُم و التَفَکُر فی اللهِ ولکن اِذا اَرَدْتُمْ اَنْ تَنْظُروا الی عظمتِهِ فانظروا الی عظیمِ خَلقِه؛
از اندیشیدن و فکر کردن درباره خدا بپرهیزید و اگر خواستید در عظمتش بیندیشید. در عظمت خلقش نظر کنید.
«الکافی، ج 1، ص 126»
حدیث 94
قال الامام الباقر – علیه السلام – :
سبحان مَنْ لم یَزَل و لا یَزال فرداً صمداً لَم یَتَخِذ صاحبةً و لا ولداً؛
منزّه است خدایی که همیشه بوده و همیشه است و یکتا و بی نیاز است، دارای همسر و فرزند نیست.
«الکافی، ج 1، ص 88»
حدیث 95
قال الامام حسین – علیه السلام – :
ایُّها النّاسُ اِتَقُوا هولآءِ الذّینَ یُشبهُّونَ اللهَ بِانفُسِهم بل هو الله … ؛
ای مردم! مبادا مثل کسانی باشید که خداوند را به خودشان تشبیه می کنند و حال آن که خداوند هرگز همتا، ضد و مانند ندارد.
«تحف العقول، ص 248»
حدیث 96
قال الامام الرضا – علیه السلام – :
مَن قَرَء قل هو الله احد و أمَنَ بها فَقد عَرَفَ التوحیدَ؛
کسی که قل هو الله احد (سوره توحید) را بخواند و به آن ایمان داشته باشد به درستی که توحید را شناخته است.
«الکافی، ج 1، ص 124»
حدیث 97
قال الامام الرضا – علیه السلام – :
الله جل جلاله واحدٌ لا واحدَ غیرُه، لا اختلافَ فیهِ و لا تفاوتَ و لا زیادةَ و لا نُقصانَ؛
خداوند جل جلاله، یکتا و یگانه ای است که هیچ چیزی غیر از او یگانه نیست و اختلاف و تفاوت و زیاده و نقصان در (ساحت قدسی) او راه ندارد.
«مسند الامام رضا – علیه السلام – ، ج 1، ص 40»
حدیث 98
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – :
ما قلتُ و لا قالَ القائِلُونَ قبلی مِثلَ لا اله الّا الله؛
نه من و نه پیامبران قبل از من، مثل کلمه توحید (لا اله الّا الله) سخنی نگفته ایم.
«توحید صدوق، ص 18»
حدیث 99
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – :
مَنْ قال لا اله الّا الله مُخلِصاً دَخَلَ الْجنةَ … ؛
کسی که لا اله الّا الله را با اخلاص بگوید، وارد بهشت می شود و اخلاص آن است که ذکر کلمه توحید، انسان را از هر گونه کار ناپسند و حرام باز دارد.
«توحید صدوق، ص 28»
احادیث توحیدی و خداشناسی – حدیث 100
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – :
ما من الکلامِ کلمةٌ احبَّ الی الله عزوجل من قولِ لا الهَ الّا اللهُ؛
هیچ کلامی نزد خداوند، محبوب تر از گفتن کلمه لا اله الّا الله نیست.
«توحید صدوق، ص 22»
حدیث 101
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – :
خیرُ العبادةِ قولُ لا اله الّا الله؛
عبادت، گفتن لا اله الّا الله است.
«توحید صدوق، ص 18»
حدیث 102
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – :
لا اله الّا الله نصفُ المیزانِ؛
کلمه لا اله الّا الله، نصف میزان و عمل است.
«امالی شیخ مفید، ص 275»
حدیث 103
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – :
ما جزاءُ مَنْ اَنْعَمَ اللهُ عَلیهِ بِالتَوحیدِ اِلّا الجنة؛
پاداش کسی که خداوند به سبب توحید به او نعمت داده، بهشت است.
«مشکات الانوار، ص 37»
حدیث 104
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – :
مَن ماتَ وَ لا یُشرکُ بِاللهِ دَخَلَ الجنةَ؛
کسی که بمیرد و حال آن که هیچ گاه شرک به خدا نورزیده باشد، وارد بهشت می شود.
«مشکات الانوار، ص 38»
حدیث 105
عنِ النبی – صلی الله علیه و آله – :
کُلُّ مَولُودٍ یُولَدُ عَلَی الفِطْرةِ وَ ابَواهُ یَهَوِدانه و یُنَصِرانه و یُمَجِسانه؛
همه مولودها بر فطرت (توحیدی) به دنیا می آیند، و این پدر و مادرها هستند که آنها را یهودی، مسیحی یا مجوسی بار می آورند.
«بحار الانوار، ج 58، ص 187»
حدیث 106
قال الامام الصادق – علیه السلام – :
مَنْ نَظَر فی الله کیفَ هو هَلَک؛
هر کسی درباره خدا فکر کند که او چگونه است، هلاک می شود.
«الکافی، ج 1، ص 126»
حدیث 107
قال الامام الصادق – علیه السلام – :
اَساسُ الدّینِ التوحیدُ … امّا التَوحیدُ فَأَنْ لا تَجوَزّ علی ربِّکَ ما جاز علیْکَ؛
اساس دین، توحید است و توحید آن است که سزاوار نشماری پروردگارت را به آنچه خود شایسته آن هستی (صفات مخلوقات را به او نسبت ندهی).
«بحار الانوار، ج 5، ص 17»
حدیث 108
عن الْفَتْحِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ – علیه السلام – قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَی الْمَعْرِفَةِ، فَقَال: الْإِقْرَارُ بِأَنَّهُ لَا إِلَهَ غَیْرُهُ وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا نَظِیرَ … ؛
فتح بن یزید از امام کاظم – علیه السلام – سوال کرد که: کمترین حد معرفت (خدا) چیست؟
حضرت – علیه السلام – فرمودنئ: آن است که انسان اقرار کند که جز او خدایی نیست و شبیه و مانند ندارد … و هیچ چیزی مانند او نیست.
«الکافی، ج 1، ص 86»
حدیث 109
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
لَو کانَ لربِّکَ شریکَ لَأَتَتْکَ رُسُلُه، ولرأیتَ آثارَ مُلکِه … ؛
اگر پروردگارت شریکی می داشت، همانا پیامبران او نیز به سوی تو می آمدند و آثار قدرتش را می دیدی و کردار و صفاتش را می شناختی، اما خداوند، خدایی است یگانه، همان گونه که خود توصیف کرده است هیچ کس در سلطنت او نزاعی ندارد.
«نهج البلاغه، نامه 31»
حدیث 110
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
وصیَتی لَکُم لا تُشرِکٌوا باللهِ شَیئاً؛
سفارش من به شما آن است که هرگز برای خدا شریکی قرار ندهید.
«نهج البلاغه، نامه 23»
حدیث 111
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
ما وَحَّدّهُ مَنْ کَیَّفَهُ وَ لا حَقیقَتَهُ أصاب مَنْ مَثَلَّهُ … ؛
کسی که کیفیتی برای خدا قائل شود، یگانگی او را انکار کرده و آن کس که همانندی برای او قرار داد به حقیقت خدا نرسیده است و کسی که خدا را به چیزی تشبیه کرد به مقصد نرسید و آن کس که به او اشاره کند یا در وَهم آورد خدا را بی نیاز ندانسته است.
«نهج البلاغه، خطبه 186»
حدیث 112
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
الحَمدُ لِلّهِ الدّالُ علی وجودِهِ بِخَلْقِهِ و بمُحدَثِ خَلقهِ عَلی اَزَلِیَّتِهِ … ؛
ستایش خداوندی را که با آفرینش بندگان به هستی خود راهنمائی فرمود و آفرینش پدیده های نو، به ازلی بودن او گواه است و شاهبت داشتن مخلوقات به یکدیگر دلیل بر بی همتایی اوست.
«نهج البلاغه، خطبه 152»
حدیث 113
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
«لَم یُولَد» سُبحانَه فیَکُونَ فی العِزِّ مُشارکاً وَ «لَمْ یَلِدْ» فیَکُونَ مَوْرُوثاً؛
خداوند از کسی متولد نشده تا در عزت و توانایی دارای شریک باشد و فرزندی ندارد تا وارث او باشد.
«نهج البلاغه، خطبه 182»
حدیث 114
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
لا اله الّا اللهُ لا شریکَ لَهُ لَیْسَ مَعَهُ اِلهٌ غَیْرُهُ؛
جز خدای یگانه خدایی نباشد و هیچ شریکی برای او نیست (و) جز او معبودی نیست.
«نهج البلاغه، خطبه 35»
حدیث 115
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
لا توحید اِلّا بِالاِخلاصِ؛
اعتقاد به توحید، بدون اخلاص حاصل نمی شود.
«تحف العقول، ص 64»
حدیث 116
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
هو واحدٌ لَیْسَ لَهُ فی الاَشْیاءِ شَبَه … ؛
خداوند یکتا است و برای او مثل و مانندی نیست.
«المحجة البیضاء، ج 1، ص 214»
حدیث 117
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
الْحَمدُ لِلِّهِ الَّذِی لا تُدْرِکُهُ الشَّواهِدُ و لا تَحْوِیهِ الْمَشاهِدُ و لا تَراهُ النَّواظِرُ … ؛
امیرمؤمنان – علیه السلام – فرمود: ستایش خداوندی را سزاست که حواس (پنجگانه) او را درک نکنند و مکان ها او را در برنگیرند، دیدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نتوانند کرد.
«نهج البلاغه، خطبه 185»
حدیث 118
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
فَهُوَ الَّذِی تَشْهَدُ لَهُ أَعْلامُ الْوُجُودِ عَلی اِقرارِ قَلْبِ ذی الْجُحُودِ، تَعالی اللهُ عَمّا یَقُولُهُ الْمُشَبِّهُونَ بهِ … ؛
پس اوست (خداوندی) که همه نشانه های هستی بر وجود او گواهی می دهند و دل های منکران را به اقرار به وجودش واداشته است، خدایی که برتر از گفتار تشبیه کنندگان و پندار منکران است.
«نهج البلاغه، خطبه 49»
حدیث 119
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
الْحَمدُلِلِّهِ الَّذِی اَظْهَرَ مِنْ آثارِ سُلْطانِهِ وَ جَلالِ کِبْرِیَائِهِ ما حَیَّر مُقَلَ الْعُقُولِ؛
ستایش خداوندی را سزاست که نشانه های قدرت و بزرگی و عظمت خود را چنان آشکار کرد که عقول را از شگفتی به حیرت آورده و اندیشه ها را از شناخت کنه صفاتش بازداشته است.
«نهج البلاغه، خطبه 195»
حدیث 120
قال امیرالمؤمنین – علیه السلام – :
الْحَمدُ لِلِّهِ العَلِیِّ عَنْ شَبَه الْمَخلُوقِینَ؛
سپاس خداوندی را سزاست که از شباهت داشتن به مخلوقات برتر است.
«نهج البلاغه، خطبه 213»